تکرار معنی درس کاوه ی دادخواه

متن مرتبط با «دوازدهم» در سایت تکرار معنی درس کاوه ی دادخواه نوشته شده است

معنی درس: (کاوه ی دادخواه )......درس دوازدهم ..... فارسی 2........پایه ی یازدهم

  • جمعه سیزدهم بهمن ۱۴۰۲ | 9:35 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی - معنی درسِ کـــــــــــــــاوه ی دادخــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــواه، درس دوازدهم. فارسی2.قالبِ شعر:مثنوی و وزن آن( فَعولُن فَعولُن فَعولُن فَعَل)مُتقارب مُثمّنِ محذوف.1- هنگامی که ضحّاک، پادشاهِ ایران شد،سالیانِ درازی (هزار سال)را به حُکمرانی گذراند.(در شاهنامه، ضحّاک، هزار سال حکومت کرده ،البته در شاهنامه، زمان و مکان، هُویتی عینی و آشکارندارد و منظور از هزار سال، تداومِ طولانیِ سیطره ی ظلم است.)2- رسم و آئینِ انسانهای دانا از میان رفت و دیو سیرتان ،به آرزویشان می رسیدند.(کام ،مجاز از آرزوو به کام رسیدن کنایه از به آرزو ها رسیدن)نکته:دربرخی نسخه ها و در کتابِ چاپِ97 در مصرع دوم، به جای کام، (نام) آمده که در این صورت، اینچنین معنی می شود:نامِ دیو سیرتان، مشهور و زبانزد شد.3- هنر و دانش بی ارزش شد و سِحر و خرافات ( امورِ بی پایه واساس) ارزشمند شد ، راستی، پنهانشد و فتنه و بدی روی کار آمد.4- روزگارِ درازی از حکومتِ ضحّاک، بدین گونه گذشت . لیکن زمانِ خواری و زبونی و به سختی اُفتادنش، نزدیک شد.(به تنگی فراز کشیدن، کنایه از خوار و ذلیل شدن و به سختی و فِلاکت اُفتادن)5- آن چنان شد که ضحّاک روز و شب(همیشه) از فریدون یاد می کرد و نگرانِ ظهور و قیامِ وی بود.(فریدون،فرزند آبتین و از نژادِ طهمورث)6-برای همین، از همه جای کشور ،بزرگان را فراخواند تا بتواندشُکوه و سربلندیِ خویش را حفظ کند و آسودهبه حکومتش ، ادامه دهد.(برای گرفتنِِ عهد و پیمانی دوباره از ایشان)7-سپس به دانایان و اهالیِ دین، چنین گفت: ای خردمندانِ هنرپرور و, ...ادامه مطلب

  • معنی درس: ( خوان هشتم ).....درس سیزدهم.......فارسی 3.....پایه ی دوازدهم....تمام رشته ها

  • جمعه سیزدهم بهمن ۱۴۰۲ | 9:38 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی - معنیِ درسِ سیزدهم( خوان هشتم) ...کلاس دوازدهمخوان هشتمدرسِ سیزدهم ( خوان هشتم).......پایه ی دوازدهم3/2/1- بله ،یادم آمد ،داشتم خاطره ی آن شبی را می گفتم که ( مثلِ دیگر شبها ) تندی و شدتِ سرمای ِ زمستان ( ظلم و ستم ) ،بیداد می کرد .4- چه سرمایِ سختی بود !5-کوران و سوز و سرمای وحشتناکی بود.6- امّا ،خوش بختانه ،بالاخره سرپناهی یافتم .7- اگر چه بیرون از آنجا (قهوه خانه ) سردو تاریک بود به سردی وتیرگیِ ترس حاکم بر اجتماع ،8- ولی قهوه خانه گرم و روشن و امید دهنده بود به گرما و روشنی شرم حاکم بر مردمِ آنجا9- هم نوعان و رفقا، خون گرم وصمیمی بودند .10 – قهوه خانه گرم و آگاهی دهنده بود و مرد نقّال ،سخنانی مؤثّر و گیرا داشت . (آتشن پیغام:حس آمیزی)11- به راستی ،کانونی گرم وصمیمی بود.12/13/14/15- مرد نقّال ، آنکه صدا و سُخنی گرم و مؤثّر داشت /و سکوتی طنینانداز و مؤثّر / و سخنانش همچون داستانهایآشنایی که از شاهنامه می گفت، گرم و گیرا بود – راه می رفت و سخن می گفت .(صدای گرم:حس آمیزی)16 - چوب دستی همچون عصای گره دارِ درویشان در دستش؛17- با شور و شوق، داستان را نقل می کرد .18/19 – صحنه ی میدانِ کوچک قهوه خانه را گاه تند و گاه آرام طی می کرد.20/21 –دوستان ، همه خاموش بودند و مانند صدفی بر گردِ مروارید، دورِ نقّال، حلقه زده بودند.22- و با همه ی وجود گوش فرا میدادند.23- (نقّال می گفت : )حکایاتِ هفت خوان را فردوسی از زبان " آزاد سرو " از اهالی مرو بیان کرده24/25- یا به قولی از زبان ِ " ماخ سالار "،آن مردِ گرامی ، آن هراتیِ خوب و پاکدین روا, ...ادامه مطلب

  • معنای ابیاتِ درس: سی مرغ و سیمرغ....درس چهاردهم.....فارسی 3....پایه ی دوازدهم

  • پنجشنبه بیست و ششم بهمن ۱۴۰۲ | 18:41 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی - معنای ساده و روانِ اشعارِ درس: ســــــی مرغ و سیــــــمرغ1_ همه ی پرندگانِ دنیا ،(چه آنان که آشکار بودند و چه آنان که نهان بودند، )با هم جلسه ایتشکیل دادند.2-همگی به اتّفاق نظر ، به این نتیجه رسیدند که در این روزگار،هیچ سرزمینی بدونِ حاکم و پادشاهنیست.3-چرا باید سرزمینِ ما بدونِ پادشاه باشد؟بیشتر از این بدونِ پادشه بودن،درست نیست و خلافِقاعده و رسوم است.4-این مسیر و راهِ ناهموار، شیر مردِ شجاع و نیرومند و شِگرفی می خواهد. زیرا این راه ، طولانیاست و دریای عمیق و ژرفی پیشِ رو دارد.5- اگر چه گل بسیار زیبا و صاحب جمال است ، اما حُسن و زیبایی او چند روزی ببیش نیست و زوداز بین می رود ( اشاره به کوتاهی عمر گل ) .6- هر کسی که می تواند به درگاهِ با عظمت حق برسد و با او همراز شود، چگونه می تواند بهسببِ دلبستگی به چیز های نا چیز و بی ارزش از وصول به حق باز ماند؟7- پس از آن پرندگان دیگر، همگی ، از روی نادانی و بی خبری، عذر هایی ذکر کردند و ازرفتن،سَر باز زدند.8- هد هد گفت : در راهِ ما، هفت بیابان ( هفت مرحله ) وجود دارد . وقتی از این هفت مرحله گذشتیم، به درگاهِ سیمرغ خواهیم رسید .9- در جهان، هیچ کس از این راه باز نگشت . و کسی از مسافت و فاصله ی این راه ، آگاه نیست ...**********************************************************************************************************************************************�وادی اول�10- وقتی که به مرحله ی طلب برسی، هر لحظه با رنج و سختی های فراوانی رو برو می شوی .11- در وادیِ طلب، باید پادش, ...ادامه مطلب

  • معنی و نکات درس: گذر سیاوش از آتش.... فارسی 3 ( درس دوازدهم )....پایه دوازدهم...قسمت دوم

  • یکشنبه یکم بهمن ۱۴۰۲ | 18:26 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی - معنی و نکات درسِ گذر سیاوس از آتش....فارسی دوازدهم.......درسِ دوازدهم.........قسمت دوم..................................................................................................................................................تذکّر:برای رعایتِ امانت داری، برخی از ابیاتِ حذف شده در کتاب، در اینجا آمده، که برای حفظِشماره ی ابیاتِ کتاب، آن ها را بدونِ شماره آورده ام.....................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................................22-نخستين دميدن سيه شد زِ دود/ زَبانه بر آمد پس از دود ، زوددود ؛ زود : جناس ناهمسانسیه و دود:تناسبزبانه : زبانه ي آتش ، شعله ي آتش**معني : با نخستين دميدن در هيزم، همه ی فضا از دود سياه شد و پس از آن خيلي زود ، آتش،شعله ور گرديد ( زبانه كشيد ) ..............................................................................................................................................&a, ...ادامه مطلب

  • نکات و معنی درس: گذر سیاوش از آتش...فارسی 3....درس دوازدهم.....پایه دوازدهم..{قسمت اوّل}

  • یکشنبه یکم بهمن ۱۴۰۲ | 18:30 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی - قسمتِ اوّلگذر سياوش از آتش( يكي از شورانگيزترين و غم آلوده ترين ،داستان هاي شاهنامه ي فردوسي، سوگ سياوشاست . سياوش فرزند كاووس ، شاه خيره سرِ كياني است كه پس از تولّد،رستم او را به زابل بردهرسم پهلواني ، فرهيختگي و رزم و بزم بدو مي آموزد. در بازگشت، سودابه ،همسر كاووس شاه،به سياوش دل مي بندد امّا او كه آزرم و حيا و پاكدامني و عفاف آموخته است، تن به گناهنمی سپارد.و به همين دليل از جانبِ سودابه متّهم مي شود. سياوش، براي اثبات بي گناهي خويش از ميانآتش مي گذرد، واز اين آزمايش، سرافراز بيرون مي آيد. پس از چندي، ( براي دور ماندن از وسوسههاي سودابه و خيره سري هاي كاووس) داوطلبانه، از جانب پدر براي مقابله با افراسياب به سويتوران زمين مي رود. افراسياب گروگان هايي را به نزد او مي فرستد و سياوش صلح را مي پذيرد. ازديگر سو ،كاووس از سياوش مي خواهد كه گروگان ها را بكشد اما سياوش نمي پذيرد و به تورانپناه مي برد. در آنجا با جريره ، دختر پيران ويسه( وزير خردمند افراسياب) و فرنگيس، دخترافراسياب ازدواج مي كند، از جريره، فرود واز فرنگيس، كي خسرو، زاده مي شود. سياوش دو شهر"گنگ دژ" و"سياوش گرد" را در توران بنا مي نهد . پس از مدّتي به تحريك گرسيوز، ميانه یسیاوش و افراسياب به تيرگي مي گرايد و سرانجام، خونِ او در غربت و بي گناهي ريختهمی شود.).رستم نیز به خونخواهی سیاوش بر می خیزد و سودابه را می کشد و توران را به خاک وخون می کشد.ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتذکّر:برخی از ابیاتی را که کتاب حذف نموده،در این, ...ادامه مطلب

  • معنی و نکات درس ( نی نامه.....پایه دوازدهم....درس ششم)

  • پنجشنبه دوم آذر ۱۴۰۲ | 12:40 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی - مولوی:نامش محمّد،لقبش جلال الدّین و به سبب انتساب به مولانای روم،به مولوی مشهور شدهاست.مُریدانش به او (خداوندگار) و (حضرت مولانا )می گفتند.در 604 هجری قمری در بلخ متولّد و در 672 هجری قمری ،در قونیه،دیده از جهان فرو بست.مقبره اش در قونیه ی ترکیه، در عمارتی موسوم به قُبّة الخَضراء می باشد.آن چه به نثر از او باقی مانده، غالباً تقریر است و املا؛ یعنی مولوی می گفته است و دیگران ،می نوشته اند. از این آثار می توان به :1)-فیه ما فیه، که مجموعه سخنانی است که مولوی در مجالس خویش می گفته و مریدان ،نوشته اند.2)-مجالس سبعه ، که از هفت خطابه و سخنرانی که جلال الدّین، در سال هایی که به منبر می رفته و شاگردانش ثبت نموده اند،تشکیل شده است.3)- مکاتیب، مجموعه نامه هایی که مولوی به این و آن می نوشته است.*********************امّا ، مهم ترین اثرِ مولوی: مثنوی معنوی ، شاملِ شش دفتر و درحدودِ 26000 بیت،//نظمِ آن را بهخواهشِ حسام الدّینِ چلبی،آغاز کرد و حدودِ ده سال از بار آور ترین ایّامِ حیاتِ مولانا را به خود، مصروفداشته است.*مثنوی را قران عجم خوانند . چون به 528 آیه ی قران و 748 حدیث به طریق اشاره یا تصریح ، اشارتشده است.* وزن:رمل مسدّس محذوف(فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)* علاوه بر این، کلیاتِ شمس یا دیوانِ کبیر،که شامل غزلیاتِ ایشان و چندین رباعی است و اغلبِاین غزلیات ،در زمانِ شیفتگیِ مولانا به شمسِ تبریز بوده، به همین دلیل نامِ وی را به عنوانِ تخلّصبر گزیده است.مولوی در ابتدا(خاموش) یا (خَمُش) تخلّص می کرده است.*******************************, ...ادامه مطلب

  • معنی و نکات درس: دماوندیه.........فارسی 3......پایه ی دوازدهم

  • سه شنبه بیست و پنجم مهر ۱۴۰۲ | 15:26 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی - معنی و نکات درس دماوندیه، فارسی دوازدهمدماوندیهچند نکته:این سروده در قالب قصیده است یعنی مصراع نخستین این سروده با همه ی مصرع های زوج هم قافیه است(بند- دماوند – کمربند – دل بند – مانند و...)موضوع این چکامه(قصیده) سخن با دماوند .در این سروده دماوند، نماد قدرت و توانایی است که حتّی در صورت بیدار شدن می توانست حکومت دیکتاتوری وقت را سرنگون سازد.آتش درون دماوند ،نمادی از گرفتاری ها و تیره روزی های مردمِ بدبخت ایران است که به گونه ی آتش در دل دماوند انباشته گردیده است.این سروده بر وزنِ(مستفعلُ فاعلاتُ فَع لُن) یا (مفعول مفاعلن فعولن) هزج مسدّس اخرب مقبوض محذوف است(نام وزن فقط برای رشته های علوم انسانی است)محمّد تقی بهار (1330-1265 هجری شمسی)،در مشهد متولّد و در تهران وفات نمود.(مقبرهدر آرامگاه ظهیر الدّوله در شمیران) شاعر،روزنامه نگار،استاد دانشگاه و مرد سیاست بود.شهرت ِشاعری بهار، به خاطرِ قصاید فخیم و استواری است که با توجّه به سنّت ادبیِگذشته، سروده است.روزنامه های خراسان،نو بهار، تازه بهار و مجلّه ی دانشکده ،و نیز آثاری چون:تاریخِ احزابسیاسی ،سبک شناسی،تاریخ تطوّر نظم و مقالات و نوشته های پراکنده از وی، بیانگر قدرتِسِحر قلمش است.(یه) در دماوندیه ،نشانه ی صفت نسبی است مثلِ مَدحیه ،بهاریه ،حبسیه،********************************************************************************************************************************************************************************************************************دماوندیّه, ...ادامه مطلب

  • نکات و معنی درسِ: ( شکر نعمت)، درس اوّل،فارسی 3، پایه ی دوازدهم

  • سه شنبه یازدهم مهر ۱۴۰۲ | 12:11 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی - درس اوّل پایه ی دوازدهمشکر نعمتگلستان: اثر سعدی در سال (۶۵۶ هـ . ق) نوشته شد. نثر آن مسجّع و آهنگین است. دارای حکایات کوتاه و امثال و حکم فراوانی است. در این نوع نثر آرایه هایی چون تشبیه،استعاره،سجع و… وجود دارد. دیباچه ی گلستان از بهترین نمونه های تحمیدیه است. از بهترین تصحیح های گلستان از دکتر یوسفی و دکتر خطیب رهبر است.مضمون درس: حمد و ستایش خداوند و مدحِ پیامبر* منّت خدای را،عزّ وجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو می رود، ممدّ حیات است و چون بر می آید، مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجباز دست و زبـــان که بـر آیــــــــد // کز عهده شکرش به در آید ؟� اِعمَلوا آلَ داوُدَ شُکراً و قلیلُ مِن عِبادِیَ الشکُور. �بنده همان به که ز تقصیرِ خویش // عذر به درگاه خدای آورد.ورنه ، سزاوار خداوندی اش // کس نتواند که به جای آورد.واژگانمنّت : سپاس و شُکر ،( نکویی) نیز معنی می دهد.ممدّ حیات : مَدَد کننده ی زندگی ( ادامه دهنده ی زندگی )عزَو جلَ : گرامی و بزرگ است (شکست ناپذیر و شکوهمند است.)تقصیر : گناه و کوتاهیقُربت : نزدیکیعذر : توبهمزید : افزونیبه جای آوردن : ادا کردنمفرّح ذات : شادی بخش وجوددستور (را )در منت خدای را : برای تخصیص" َش "در (به شکر اندرش: جهشِ ضمیر "اندر شکرش" و نقشِ آن مضاف الیه و مرجع ضمیر: خدا)* عزّ و جل* : جمله ی معترض, ...ادامه مطلب

  • معنی ابیاتِ درس: درس چهاردهم .سی مرغ و سیمرغ، فارسی 3، پایه دوازدهم.

  • دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱ | 16:39 | حسیـــــن حسیــــن زاده بافـــــرانی - معنای ساده و روانِ اشعارِ درس: ســــــی مرغ و سیــــــمرغ1_ همه ی پرندگانِ دنیا ،(چه آنان که آشکار بودند و چه آنان که نهان بودند، )با هم جلسه ایتشکیل دادند.2-همگی به اتّفاق نظر ، به این نتیجه رسیدند که در این روزگار،هیچ سرزمینی بدونِ حاکم و پادشاهنیست.3-چرا باید سرزمینِ ما بدونِ پادشاه باشد؟بیشتر از این بدونِ پادشه بودن،درست نیست و خلافِقاعده و رسوم است.4-این مسیر و راهِ ناهموار، شیر مردِ شجاع و نیرومند و شِگرفی می خواهد. زیرا این راه ، طولانی است و دریای عمیق و ژرفی پیشِ رو دارد.5- اگر چه گل بسیار زیبا و صاحب جمال است ، اما حُسن و زیبایی او چند روزی ببیش نیست و زوداز بین می رود ( اشاره به کوتاهی عمر گل ) .6- هر کسی که می تواند به درگاهِ با عظمت حق برسد و با او همراز شود، چگونه می تواند بهسببِ دلبستگی به چیز های نا چیز و بی ارزش از وصول به حق باز ماند؟7- پس از آن پرندگان دیگر، همگی ، از روی نادانی و بی خبری، عذر هایی ذکر کردند و ازرفتن،سَر باز زدند.8- هد هد گفت : در راهِ ما، هفت بیابان ( هفت مرحله ) وجود دارد . وقتی از این هفت مرحله گذشتیم، به درگاهِ سیمرغ خواهیم رسید .9- در جهان، هیچ کس از این راه باز نگشت . و کسی از مسافت و فاصله ی این راه ، آگاه نیست ...********************************************************************************************************************************************** �وادی اول�10- وقتی که به مرحله ی طلب برسی، هر لحظه با ر, ...ادامه مطلب

  • معنیِ اشعارِ درسِ: خوان هشتم.... فارسی 3......درس سیزدهم...پایه ی دوازدهم

  • درسِ سیزدهم ( خوان هشتم).......پایه ی دوازدهم3/2/1- بله ،یادم آمد ،داشتم خاطره ی آن شبی را می گفتم که ( مثلِ دیگر شبها ) تندی و شدتِ سرمای ِ زمستان ( ظلم و ستم ) ،بیداد می کرد . 4- چه سرمایِ سختی بود ! 5-کوران و سوز و سرمای وحشتناکی بود. 6- امّا ،خوش بختانه ،بالاخره سرپناهی یافتم .7- اگر چه بیرون از آنجا (قهوه خانه ) سردو تاریک بود به سردی وتیرگیِ ترس حاکم بر اجتماع ، 8- ولی قهوه خانه گرم و روشن و امید دهنده بود به گرما و روشنی شرم حاکم بر مردمِ آنجا9- هم نوعان و رفقا، خون گرم وصمیمی بودند . 10 – قهوه خانه گرم و آگاهی دهنده بود و مرد نقّال ،سخنانی مؤثّر و گیرا داشت . (آتشن پیغام:حس آمیزی) 11- به راستی ،کانونی گرم وصمیمی بود. 12/13/14/15- مرد نقّال ، آنکه صدا و سُخنی گرم و مؤثّر داشت /و سکوتی طنینانداز و مؤثّر / و سخنانش همچون داستانهایآشنایی که از شاهنامه می گفت، گرم و گیرا بود – راه می رفت و سخن می گفت . (صدای گرم:حس آمیزی) 16 - چوب دستی همچون عصای گره دارِ درویشان در دستش؛ 17- با شور و شوق، داستان را نقل می کرد . 18/19 – صحنه ی میدانِ کوچک قهوه خانه را گاه تند و گاه آرام طی می کرد. 20/21 –دوستان ، همه خاموش بودند و مانند صدفی بر گردِ مروارید، دورِ نقّال، حلقه زده بودند. 22- و با همه ی وجود گوش فرا میدادند. 23- (نقّال می گفت : ) حکایاتِ هفت خوان را فردوسی از زبان " آزاد سرو " از اهالی مرو بیان کرده 24/25- یا به قولی از زبان ِ " ماخ سالار "،آن مردِ گرامی ، آن هراتیِ خوب و پاکدین روایت کرده ؛ (ماخ , ...ادامه مطلب

  • معنی درس: خوان هشتم،درس سیزدهم،فارسی 3،پایه ی دوازدهم

  • درسِ سیزدهم  ( خوان هشتم).......پایه ی دوازدهم 3/2/1- بله ،یادم آمد ،داشتم خاطره ی آن شبی را می گفتم که ( مثلِ دیگر شبها ) تندی و شدتِ سرمای ِ زمستان ( ظلم و ستم ) ،بیداد می کرد .          4- چه سرمایِ سختی بود !                          5-کوران و سوز و سرمای وحشتناکی بود.     6- امّا ،خوش بختانه ،بالاخره سرپناهی یافتم . 7- اگر چه بیرون از آنجا (قهوه خانه ) سردو تاریک بود به سردی وتیرگیِ ترس حاکم بر اجتماع ،           8- ولی قهوه خانه گرم و روشن و امید دهنده بود به گرما و روشنی شرم حاکم بر مردمِ آنجا       9- هم نوعان و رفقا، خون گرم وصمیمی بودند .    10 – قهوه خانه گرم و آگاهی دهنده بود و مرد نقّال ،سخنانی مؤثّر و گیرا داشت .      (آتشن پیغام:حس آمیزی)         11- به راستی ،کانونی گرم وصمیمی بود. 12/13/14/15-  مرد نقّال ، آنکه صدا و سُخنی گرم و مؤثّر داشت /و سکوتی طنینانداز و مؤثّر / و سخنانش همچون داستانهایآشنایی که از شاهنامه می گفت، گرم و گیرا بود – راه می رفت و سخن می گفت . (صدای گرم:حس آمیزی)              16 - چوب دستی همچون عصای گره دارِ درویشان در دستش؛      17- با شور و شوق، داستان را نقل می کرد .          , ...ادامه مطلب

  • معنیِ اشعارِ درسِ: سی مرغ و سیمرغ، درس چهاردهم، فارسی 3،پایه ی دوازدهم

  • پنجشنبه پنجم اسفند ۱۴۰۰ | 12:0 | حسیـــــن حسیــــن زاده بافـــــرانی - معنای ساده و روان اشعار درس: ســــــی مرغ و سیــــــمرغ1_ همه ی پرندگانِ دنیا ،(چه آنان که آشکار بودند و چه آنان که نهان  بودند، )با هم جلسه ایتشکیل دادند.2-همگی به اتّفاق نظر ، به این نتیجه رسیدند که در این روزگار،هیچ سرزمینی بدونِ حاکم و پادشاهنیست.3-چرا باید سرزمینِ ما بدونِ پادشاه باشد؟بیشتر از این بدونِ پادشه بودن،درست نیست  و خلافِقاعده و رسوم است. 4-این مسیر و راهِ ناهموار، شیر مردِ شجاع و نیرومند و شِگرفی می خواهد. زیرا این راه ، طولانی است و دریای عمیق و ژرفی پیشِ رو دارد. 5- اگر چه گل بسیار زیبا و صاحب جمال است ، اما حُسن و زیبایی او چند روزی ببیش نیست و زوداز بین می رود ( اشاره به کوتاهی  عمر گل ) . 6- هر کسی که می تواند به درگاهِ با عظمت حق برسد و با او همراز شود، چگونه می تواند بهسببِ دلبستگی به چیز های نا چیز و بی ارزش از وصول به حق باز ماند؟ 7- پس از آن پرندگان دیگر، همگی ، از روی نادانی و بی خبری، عذر هایی ذکر کردند  و ازرفتن،سَر باز زدند. 8- هد هد گفت : در راهِ ما، هفت بیابان ( هفت مرحله ) وجود دارد . وقتی از این هفت مرحله گذشتیم، به درگاهِ سیمرغ خواهیم رسید . 9- در جهان، هیچ کس از این راه باز نگشت . و کسی از مسافت و فاصله ی این راه ، آگاه نیست ...**********************************************************************************************************************************************        &, ...ادامه مطلب

  • معنی و نکات درس:گذر سیاوش از آتش،درس دوازدهم، قسمت دوم. پایه ی دوازدهم

  • یکشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۹ | 16:21 | حسیـــــن حسیــــن زاده بافـــــرانی - معنی و نکات درسِ گذر سیاوس از آتش....فارسی دوازدهم.......درسِ دوازدهم.........قسمت دوم ........................................................................................., ...ادامه مطلب

  • معنی و نکات درس: گذر سیاوش از آتش، درس دوازدهم، قسمت اوّل،پایه ی دوازدهم

  • یکشنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۹ | 16:24 | حسیـــــن حسیــــن زاده بافـــــرانی - نکات و معنیِ درسِ:گذر سیاوش از آتش.....فارسی دوازدهم...قسمتِ اوّل                                                گذر سياوش از آتش      ( يكي از شورانگيزترين و غم آلوده ترين ،د, ...ادامه مطلب

  • معنی درس( خوان هشتم)، فارسی پایه ی دوازدهم

  • درسِ سیزدهم  ( خوان هشتم).......پایه ی دوازدهم 3/2/1- بله ،یادم آمد ،داشتم خاطره ی آن شبی را می گفتم که ( مثلِ دیگر شبها ) تندی و شدتِ سرمای ِ زمستان ( ظلم و ستم ) ،بیداد می کرد .          4- چه سرمایِ سختی بود.                            5-کوران و س, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها