نکان و معنی درس: بانگ جرس( درس دهم ).... فارسی 2....پایه ی یازدهم.

ساخت وبلاگ

شنبه سی ام دی ۱۴۰۲ | 18:54 | حسیـــــن حسیــــن زاده میبدی -

حمید سبزواری:حسین آقا مُمتحنی مشهور به حمید سبزواری ( زاده ی 1304 در سبزوار و در گذشته به سال 1395 در تهران )شاعر ایرانی بود که با عنوانِ

شاعرِ انقلاب، شناخته می شود.در سال 1393 نشانِ افتخارِ عرصه ی فرهنگ و هنر به او اهدا شد.وی شاعر اشعار مختلف حماسی،عرفانی،اعم از

قصیده،غزل،مثنوی،دوبیتی و رباعی است.

اوّلین دفتر شعری او (سرودِ درد) نام دارد. از دیگر مچموعه شعرهایش،می توان به ( سرود سپیده، کاروان سپیده ، یادِ یاران ) اشاره کرد.وی در 91 سالگی به

دلیل کهولت سن و بیماری در گذشت.مقبره ی ایشان اکنون در زادگاهش،سبزوار قرار دارد.

شعرِ (بانگ جَرَس) از سرود های زیبای سبزواری است که در آن، شاعر، پیوندِ میان انقلاب اسلامی ایران و مبارزاتِ و پایداری مردم فلسطین را به تصویر

می کِشد.

۱- وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم

/ دل بر عبور از سدِّ خار و خاره بندیم.

قلمرو زبانی: برگ: توشه و هر چیز مورد نیاز؛ مایحتاج و آذوقه / باره: اسب / بستن: سِفت کردن (بن ماضی: بست_بن مضارع: بند) / سد: بند /خار: هم آوا خوار: فرومایه / خاره: سنگ خارا، سنگ /

قلمرو ادبی: قالب: مثنوی / وزن:( مُستَفعِلُن مُستَفعِلُن مُستَفعِلُن فَع) /

* برگ سفر بستن: کنایه از آماده ی سفر شدن / سدّ خار و خاره: اضافه تشبیهی / خار، خاره: جناس افزایشی / دل بستن: کنایه از : قصد کردن،شیفته و علاقه مند شدن

بازگردانی: زمان آن است که توشه ی سفرمان را بر روی اَسبهایمان ببندیم؛ آماده سفر شویم و با دشواری ها، روباروی گردیم.

پیام: تشویق به کوچ

۲- از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم / بانگ از جرس برخاست وایِ من خموشم

قلمرو زبانی: کران: طرف، جهت، کنار/ بانگ: آواز، فریاد / رحیل: از جایی به جای دیگر رفتن، کوچ کردن، سفر کردن/ جرس: زنگ / برخاست: بلند شد (بن ماضی: برخاست؛ بن مضارع: برخیز)/ وای: فغان، دردا / خموش: خاموش، ساکت /

قلمرو ادبی: بانگ از جرس برخاست: کنایه از : کاروان آماده سفر شد / واژه آرایی: بانگ

بازگردانی: از هر طرف فریاد سفر به گوشم می‌آید. صدای زنگ سفر برخاسته است؛ وایِ بر من که ساکتم و هنوز راه نیفتاده ام.

پیام: تشویق به کوچ

۳- دریادلان راه سفر در پیش دارند / پا در رکاب راهوارِ خویش دارند

قلمرو زبانی: دریادل: بخشنده، دلیر / رکاب: حلقه ای فلزی که در دو طرف زین اسب آویخته می شود و سوار پا در آن می گذارد./ راهوار: آنچه با شتاب امّا نرم و روان حرکت می کند؛ خوش حرکت و تندرو /

قلمرو ادبی: دریادل: تشبیه / پا در رکاب داشتن: کنایه از آماده حرکت شدن / پیش، خویش: شِبه جناس

بازگردانی: مردان دلیر و بخشنده قصد سفر دارند. پای خود را در رکاب اسب خویش نهاده اند و آماده سفرند.

پیام: تشویق به کوچ

۴- گاه سفر آمد برادر، ره دراز است / پروا مکن، بشتاب، همّت چاره ساز است

قلمرو زبانی: گاه: زمان / ره: راه / پروا کردن: ترسیدن / شتافتن: عجله کردن (بن ماضی: شتافت؛ بن مضارع: شتاب) / همّت: اراده و عزم نیرومند

/ قلمرو ادبی: است: ردیف / واج آرایی: «ا»

بازگردانی: زمان سفر شد، ای برادر، راه سفر دراز است. از چیزی نترس، بشتاب، همّتِ بلند تو چاره ی این راهِ دشوار و دراز است.

پیام: تشویق به کوچ

۵- گاه سفر شد باره بر دامن برانیم / تا بوسه گاهِ وادی ایمَن برانیم

قلمرو زبانی: باره: اسب / دامن: دامنه کوه / بوسه گاه: مکان بوسه / وادی: سرزمین / وادی ایمَن: صحرا و بیابانی در جانبِ راست کوه طور درسرزمینِ فلسطین، جایی در فلسطین که به حضرت موسی ، وحی رسید. / راندن: راه بردن و واداشتن به حرکت (بن ماضی: راند؛ بن مضارع: ران)/

قلمرو ادبی: باره بر جایی راندن: کنایه از: به آنجا رفتن / تلمیح به داستان حضرت موسی / بوسه گاه: کنایه از: جای مقدّس

بازگردانی: زمان سفر رسیده است. باید حرکت کنیم و خودمان را به وادی ایمن که جایی مقدّس است ،برسانیم.

پیام: تشویق به کوچ

۶- وادی پر از فرعونیان و قِبطیان است / موسی جلودار است و نیل اندر میان است

قلمرو زبانی: وادی: سرزمین / قبطیان: پیروان و دستیاران فرعون / جلودار: پیشرو / اندر: در /نیل: رودی بزرگ در مصر/

قلمرو ادبی: تلمیح به داستان حضرت موسی که در هنگامِ فرار ایشان و یارانش از دستِ فرعون و مزدورانش، به نیل رسیدند و با امر خداوند و معجزه ی موسی،نیل شکافنه شد و موسی و یارانش از آن به سلامت گذشتند./ نیل: استعاره از دشواری ها

بازگردانی: سرزمین ایمن پُر از پیروان و دستیاران فرعون است. موسی راهبر است و در راه به نیل رسیده ایم.( در این درس،منظور از موسی،امام خمینی(ره)

می باشد.

پیام: هشدار به وجود دشمنان

۷- تنگ است ما را خانه تنگ است ای برادر / بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر

قلمرو زبانی: ای برادر: حرف ندا و منادا، شبه جمله / را: حرف اضافه به معنای «برای» /

قلمرو ادبی: واژه آرایی: تنگ، ای برادر، است / خانه: استعاره از میهن / تنگ، ننگ: جناس اختلافی/ خانه تنگ است: کنایه از اینکه جای مناسبی برای ما نیست / واج آرایی: «گ»

بازگردانی: ای برادر، امروز ماندن در میهن برای ما تنگ است و جای مناسبی نیست. برای ما ننگ است که بیگانه سرزمین ما، فلسطین را بگیرد.

پیام: تشویق به پیکار با دشمنان

۸- فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید / تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید

قلمرو زبانی: خانه: منزل / اهریمن: شیطان / قلمرو ادبی: خانه: استعاره از فلسطین / تخت و نگین: مجاز از فرمانروایی / نگین: مجاز از انگشتر / تلمیح به داستان حضرت سلیمان که چند گاهی،ابلیس خود را به شکلِ سلیمان در آورد و با دزدیدن نگین و مُهرِ پادشاهی،بر جای سلیمان، بر تخت نشست. / دست: مجاز از تحتِ اختیار و سیطره(تسلّط)

بازگردانی: از خداوند فرمان رسیده است که فلسطین را از دشمن بگیریم و نگذاریم اهریمن بر این سرزمین، فرمان براند.

پیام: تشویق به پیکار با دشمنان

۹- یعنی کلیم آهنگ جان سامری کرد / ای یاوران باید ولی را یاوری کرد

قلمرو زبانی: کلیم: لقبِ حضرت موسی / آهنگ کردن: قصد کردن / سامری: منسوب به سامره، مردی که در نبودِ موسی،مردم را به پرستش گوساله ای زرّین وا داشت و مردم را گمراه کرد / ولی: دارندۀ بالاترین مقام در دین پس از پیغمبر (ص)، دوست / یاوری: کمک /

قلمرو ادبی: تلمیح به داستان حضرت موسی و سامری / کلیم: استعاره از رهبر( امام خمینی / سامری: استعاره از اسرائیلیان / آهنگ جان کسی را کردن: کنایه از: قصد کشتن کسی را داشتن /

بازگردانی: رهبر قصد کشتن اسرائیلیان را دارد. ای دوستان، باید ولی خدا را پشتیبانی کنیم.

پیام: کمک به رهبر و ولیّ امر

۱۰- حُکمِ جلودار است بر‌ هامون بتازید /‌ هامون اگر دریا شود از خون، بتازید

قلمرو زبانی:‌ حُکم: فرمان / جلودار: پیشرو / هامون: دشت / تاختن بر: حمله کردن (بن ماضی: تاخت؛ بن مضارع: تاز) /

قلمرو ادبی:‌ هامون اگر دریا شود … : تشبیه / اغراق / واژه آرایی: هامون، بتازید

بازگردانی: فرمان رهبر است که به دشمنان حمله کنید. اگر خون، همه ِ دشت را بگیرد و گروهی کُشته شوند، نترسید و باز هم به دشمنان یورش برید.

پیام: تشویق به پیکار با دشمنان

۱۱- فرض است فرمان بردن از حکمِ جلودار / گر تیغ بارد، گو ببارد، نیست دشوار

قلمرو زبانی: فرض: واجب گردانیدن، آنچه انجام آن بر عهدۀ کسی نهاده شده باشد، لازم، ضروری/ فرمان بردن: اطاعت کردن / حکم: فرمان / جلودار: پیشرو، رهبر / تیغ: هر ابزار تیز و برنده

/ قلمرو ادبی: واژه آرایی: بارد / تیغ باریدن: استعاره ی مکنیه، کنایه از: شدّت جنگ و مرگ / واج آرایی: «د»

بازگردانی: واجب است که از رهبر اطاعت کنیم. اگر جنگ، بسیار خطرآفرین و مرگ بار باشد ، ما باکی نداریم.

پیام: تشویق به پیکار با دشمنان

۱۲- جانان من برخیز و آهنگ سفر کن / گر تیغ بارد، گو ببارد، جان سپر کن

قلمرو زبانی: جانان: دوست، یار / آهنگ کردن: قصد کردن /

قلمرو ادبی: جان سپر کردن: کنایه از: جان فشانی و تسلیم نشدن /

بازگردانی: ای دوست، بلند شو و قصد سفر داشته باش. اگر در این راه جانت در خطر باشد، باکی نیست. جانت را فدا کن.

پیام: تشویق به جان فشانی

۱۳- جانان من برخیز بر جولان برانیم / زان جا به جولان تا خط لبنان برانیم

قلمرو زبانی: راندن: راه بردن و واداشتن به حرکت (بن ماضی: راند؛ بن مضارع: ران)

/ قلمرو ادبی: جناس تام ( همسان): جولان (1- سرزمینی در سوریه(بلندی های سرزمین سوریه و کرانه ی باختری رود اُردن که منطقه ای کو هستانی است.)2- تاخت و تاز) /

بازگردانی: ای یار من، بلند شو تا به سوی سوریه رویم و از آنجا با تاخت و تاز به جنوب لبنان رویم.

پیام: تشویق به پیکار با اسرائیلیان

۱۴- آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد / آنجا که هر کویش، غمی بنهفته دارد

قلمرو زبانی: آنجا: منظور لبنان است / خفته: خوابیده / کوی: محله، برزن / نهفته: پنهان /

قلمرو ادبی: صد: مجاز از بسیار / واژه آرایی: آنجا که هر / کوی: مجاز از مردم کوی و بَرزن

بازگردانی: سرزمینی که هر سویش شهیدی آرمیده است و مَردُمَش، یکسره غمگین اند.

پیام: رنج و درد مردم لبنان

۱۵- جانان من اندوه لبنان کُشت ما را / بشکست داغ دیرِ یاسین پشت ما را

قلمرو زبانی: جانان: یار، دوست / داغ: بسیار گرم.( در این جا مجاز از: درد و رنج و ماتم و عزا) / دیر یاسین: روستایی در فلسطین که رژیم اسراییل مردم آن را به گلوله بست. /

قلمرو ادبی: لبنان: مجاز از مردم لبنان / داغ: مجاز از درد و رنج و ماتم / دیر یاسین: مجاز از مردم دیریاسین / ما را کشت؛ پشت ما را بشکست: کنایه از: بسیار آزرد / کشت، پشت: جناس / واج آرایی: «ن» / عیب قافیه: «کشت» و «پشتِ» با یکدیگر قافیه نمی شوند، زیرا «پشت» دارای کسره است. (البته این نکته،مربوط به دانش آموزانِ رشته انسانی، می باشد.)

بازگردانی: ای دوست، اندوهِ مردم لبنان، تحمّل ناپذیر است. تحمّل داغ و دردِ مردم روستای دیر یاسین برای ما بسیار دشوار است.

پیام: همدردی با مردم لبنان

۱۶- باید به مژگان رُفت گَرد از طُور سینین / باید به سینه رَفت زین جا تا فلسطین

قلمرو زبانی: مژگان: مژه ها / رفت: رُفتن، زدودن (بن ماضی: رفت؛ بن مضارع: روب) / گرد: غبار / طور سینین: نام کوهی که حضرت موسی،برای راز و نیاز با خدا به آنجا رفت. (کوه سینا)

/ قلمرو ادبی: واژه آرایی: باید / با مژگان رفتن: کنایه از :بزرگ داشتن و احترام نهادن / رُفت، رَفت: جناس ناهمسانِ حرکتی / با سینه رفتن: سینه خیز رفتن، کنایه از بزرگ داشتن و احترامِ کسی یا جایی را داشتن

بازگردانی: باید طور سینا را بزرگ بداریم و با مژگانمان، گَرد و غبارش را بروبیم. باید از اینجا تا فلسطین، سینه خیز برویم.

پیام: بزرگداشت فلسطین

۱۷- جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش / آنَک امام ما عَلَم بگرفته بر دوش

قلمرو زبانی: جانان: دوست، یار/ بانگ: فریاد، آواز / چاووش: چاووش خوان، آن که پیشاپیش زائران حرکت می کند و با

صدای بلند و به آواز، اشعار مذهبی می خواند./ آنک: اکنون / علم: پرچم، درفش (هم آوا؛ اَلَم: درد) /

قلمرو ادبی: بانگ چاووش را شنیدن: کنایه از : آماده ی حرکت شدن / عَلَم بر دوش گرفتن: آماده حرکت شدن /

بازگردانی: ای دوست، بلند شو و آوازِ چاووش خوان را بشنو. اکنون امام و رهبر ما درفش و پرچم نبرد را بر دوش گرفته و آماده ی حرکت شده است.

پیام: تشویق به حرکت

۱۸- تکبیرزن، لبّیک گو بنشین به رهوار / مقصد دیار قدس همپای جلودار

قلمرو زبانی: تکبیر: الله اکبر / لبّیک: فرمان تو را اطاعت می کنم، چَشم / رهوار: آنچه با شتاب امّا نرم و روان حرکت می کند.(اسب و مَرکَبِ رام و مُطیع)؛

خوش حرکت و تندرو / دیار: سرزمین / قدس: بیت المقدس/ همپا: همراه، هم قدم، هر یک از دو یا چند نفری که با هم کاری انجام می دهند. همپایی: همگامی، همراهی/ جلودار: پیشرو /

قلمرو ادبی: بنشین به رهوار: کنایه از اینکه آماده ی حرکت شو /

بازگردانی: الله اکبر گویان، لبّیک بگو و آماده ی سفر باش؛ زیرا همراهِ رهبر و اماممان، به سوی هدفمان که بیت المقدّس است، حرکت می کنیم.

پیام: تشویق به کمک به فلسطینیان و یاری جهادگرانِ فلسطینی

پایان. حسین حسین زاده میبدی ........1402/10/30 دبیرستان شهید چمران

تکرار معنی درس کاوه ی دادخواه...
ما را در سایت تکرار معنی درس کاوه ی دادخواه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hosein20122012 بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 4 بهمن 1402 ساعت: 11:53